مداحی زیبای"عمرم ز عنایت توست عشقم ز سرایت توست " ویژه شهادت امام حسن مجتبی(ع)
با مداحی حاج محمود کریمی آماده دریافت شد.
مداحی زیبای"عمرم ز عنایت توست عشقم ز سرایت توست " ویژه شهادت امام حسن مجتبی(ع)
با مداحی حاج محمود کریمی آماده دریافت شد.
مداحی زیبای "فدای جود کسی که هر انچه را بخشید " ویژه شهادت امام حسن مجتبی(ع)
با مداحی سید مهدی میرداماد آماده دریافت شد.
مداحی زیبای "مدینه و دم غروبش یه بقیع غم غروبش " ویژه شهادت امام حسن مجتبی(ع)
با مداحی سید مهدی میرداماد آماده دریافت شد.
مداحی زیبای"می روم به خاطر دلم می روم به سوی حاصلم " ویژه شهادت امام حسن مجتبی(ع)
با مداحی حاج محمود کریمی آماده دریافت شد.
مداحی زیبای "گرفته دل بوی غم تو" ویژه شهادت امام حسن مجتبی(ع)
با مداحی حاج محمود کریمی آماده دریافت شد.
خدا کند که دروغی بزرگ باشد این
من اعتماد ندارم به حرف طالع بین
نشسته اند کمان های بیوه آماده
گرفته اند کمین تیرهای چله نشین
دوباره کوچه دوباره کسی ز اهل کساء
دوباره فتنه ی شیطان دوباره غصب زمین
و باز شد دهن یاوه ای و حرفی زد
و پخش شد همه جا بوی غُدّه ای چرکین
و این هم از برکات حضور یک زن بود
زنی که شوهر خود را نمیکند تمکین
جنازه نیست، نمرده است، زنده است، چرا؟
برای این که امام است و بس، برای همین
برای این که نفس می کشد بدون هوا
برای این که قدم می زند بدون زمین
چقدر جای رطب ها و جای او خالی ست؟
کنار دست پر از هیچ سفره ی مسکین
به عزت و شرف لا اله الا الله
به خیر ختم نشد این مراسم تدفین
عزیز کرده ی یعقوب، غارت گرگ است
قسم به سوره ی یوسف قسم به بنیامین
وقتی که در عزای شما گریه می کنم
همواره با خدای شما گریه می کنم
با هر قدم به کوچه ی باریک شهرتان
در بین کربلای شما گریه می کنم
زخم زبان و کوچه و سیلی و گوشوار
با درد ماجرای شما گریه می کنم
اندازه ی دوماهِ حسین این یکی دو شب
آقا فقط برای شما گریه می کنم
اما نه ، با کیومک حسینی که گفته ای
هم ناله با نوای شما گریه می کنم
من خمس یک دهه غم و اندوه و آه را
بر رزم بچه های شما گریه می کنم
حتمی بود که فاطه در روضه می رسد
وقتی که پا به پای شما گریه می کنم
بر آن مزار خاکی و بی سایبانتان
بر غربت سرای شما گریه می کنم
شرر زهر جفا سوخته پا تا سر من
آب گردید چو شمعی همه ی پیکر من
این نه اشک است که بسته ره دیدار به من
دل من سوخته ریزد ز دو چشم تر من
شیون ناله بلند است به غم خانه ما
یا حسن گوید و بر سر بزند خواهر من
یک طرف قاسم و عباس به خود می پیچند
یک طرف نیز حسین اشک فشان در بر من
جگرم در دل تشت است و همه می بینند
که چه آورده غم کوچه و سیلی سر من
کی رود یاد من آن روز که آن شوم پلید
بست در کوچه غم راه من و مادر من
مادر از ضربت سیلی چو گل افتاد به خاک
از همان لحظه شکسته همه بال و پر من
هر نگاهت شکيب مي بارد
چشم هايت خلاصهی صبر است
همهی عمر پر تلاطم تو
لحظه لحظه حماسهی صبر است
نقش انگشترت حکايت داشت*
عزّتت را کسي نمي فهمد
چه غمي جانگداز تر از اين
ساحتت را کسي نمي فهمد
چشم بارانی ات پریشان از
ظلمت سرد اين کوير شده
چقدر اين قبيله بي دردند
چشم هايت چقدر پير شده
باز از آسمان روشن عشق
ماجراي هبوط معنا شد
صلح و ... تنهائي ات رقم مي خورد
غربت اين سکوت معنا شد
نور حق را چه زود مي پوشاند
سايه هاي کبود بد عهدي
که به چشمان روشنت آقا
مي رود باز دود بد عهدي
چشم هاي تو پر شفق گشته
ابرواني پر از گره داري
لشکر تو عجب وفادارند
بين محراب هم زره داري
آسمان هم به گريه افتاده
همنوا با صداي زخمي تو
در مدائن هنوز شعله ور است
غربت کربلاي زخمي تو
چقدر چشم هاي يارانت
عشق و دلداگي نثارت کرد!
دست بيعت شکن ترين مردم
خيمه ات را چه زود غارت کرد
مي کشد دست هاي بي رحمي
آخر از زير پات سجاده
بين محراب عجب غريبانه
آسمان روي خاک افتاده
حضرت آسمان! چهل سال است
جهل اين قوم خسته ات کرده
خون شده قلبت از زميني ها
بي وفايي شکسته ات کرده
حاجت تو روا شده ديگر
شب اندوه رو به پايان است
ولي از داغ اين غريبستان
چشم هايت هنوز گريان است
لحظه هاي وداع جاري بود
شعلهی غربت و مروري سرخ
چه گريزي به کربلا مي زد
از دل لحظه ها عبوري سرخ:
هيچ روزي شبيه روز تو نيست
تير و شمشير و تيغ و سر نيزه
به تن تو دخيل مي بندند
نيزه در نيزه ، نيزه در نيزه
* نقش انگشتر حضرت: العزةُ لله
حدیث من مگر از لطف تو حسن باشد
وگر نه شاعر تو کی خسی چو من باشد؟!
غریبی تو عجیب است یا حسن که تویی
کسی که در وطن خویش بیوطن باشد
کسی نبود که مرد جدال با تو شود
عجیب نیست اگر قاتل تو زن باشد
هزار حرمله تشییع کرده است تو را
مدینه نقطهی پیوند تیر و تن باشد
به حرمتِ کفن پاره پارهات آقا
برادر تو یقیناً که بیکفن باشد
تعداد صفحات : 4